بگذارید پدرانه بنویسم!

ساخت وبلاگ
روزنامه آرمان امروز14 فروردین 1403دکتر علی میرزامحمدی / جامععه شناسدر سال‌های اخیر خبر‌هایی درباره تخلفات مالی، مسائل اخلاقی و دوگانگی‌های مهم رفتاری و ادعا‌های معدودی سیاستمداران در فضای رسانه‌ای کشور درز پیدا کرده است که همه آن‌ها با اسامی خاص با پسوند گیت معروف شده‌اند. به همین قلم، درباره تبیین این رسوایی‌ها از منظر جامعه‌شناسی رسانه، چند یادداشت منتشر شده است. در این یادداشت به شگرد‌هایی می‌پردازیم که در آن‌ها سعی می‌شود سیاستمداران مشهور را از تیررس آسیب‌های احتمالی این رسوایی‌ها محافظت نمایند. تامپسون جامعه‌شناس رسانه معتقد است یکی از شیوه‌های کنترل رسوایی‌هایی سیاسی، و محدود و محصور کردن سرچشمه‌های دردسر و تنزل پیامد‌های بالقوه آسیب زای آن، راهبرد «امکان انکار آتی»است؛ به این معنا که شرایطی فراهم می‌شود در صورت برملا شدن ماجرا، چنین قلمداد کنند که این سیاستمدار از ماجرا بی‌خبر بوده است.در ماجرای ایران – کنترا (Iran – contra) از چنین راهبردی استفاده شد تا پس از برملا شدن رسوایی، ریگان به عنوان رئیس جمهور آمریکا مصون باقی بماند. اما اجازه بدهید در تکمیل تحلیل تامپسون اشاره کنم که «شگرد امکان انکار آتی» نیازمند پیدا کردن یک فرد یا گروه قربانی است که سیاستمدار بتواند مسئولیت خطا یا رسوایی رخ داده را به او منتسب کند. این فرد یا گروه قربانی می‌تواند اعضای خانواده سیاستمدار یا فرزندان او باشد یا گروه یا فردی دیگر که خواسته یا ناخواسته مسئولیت رسوایی متوجه او بشود. افرادی که شاید بتوانیم با عبارت «قربانیان بلاگردان» از آن‌ها یاد کنیم. اما پرسش این است که چرا این افراد، چنین نقشی را پذیرا می‌شوند. در پاسخ باید گفت نمی‌توان اطمینان کامل داشت که آن‌ها چنین نقشی را از روی رضایت پ بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 19:29

مقایسه سیسمونی-گیت با ازگل-گیتدکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروزنویسنده همراستا با آنتونی کینگ (Anthony King) معتقد است هرچند رسوایی‌ها یک ویژگی همه‌شمول زندگی سیاسی معاصر است، ادبیات انتقادی مستدل درباره تحلیل آن، نادر و در مرحله نوزادی است. در ایران این ادبیات بیشتر ژورنالیستی است و محافظه‌کاری و خودسانسوری مانع از ورود آن به مباحث دانشگاهی می‌شود. این نوشتار نمونه‌ای است در جهت مطالعه ساختار رسوایی‌های سیاسی که درباره دیگر موارد مشابه نیز می‌توان به کار گرفت. در فاصله نزدیک به دو سال، دو رسوایی سیاسی، موجی از واکنش‌های رسانه‌ای را به همراه داشته است که با هشتگ‌های سیسمونی-گیت و ازگل-گیت معروف شده‌اند. مقایسه این دو رسوایی از ابعاد مختلف می‌تواند مد نظر قرار گیرد:نوع رسوایی: اگر دسته بندی آنتونی کینگ را ملاک قرار دهیم(رسوایی جنسی، مالی- پولی، و رسوایی‌های قدرت)، ازگل-گیت را به راحتی می‌توانیم در دسته مالی- پولی قرار دهیم، اما درباره سیسمونی-گیت قرار دادن آن در دسته‌بندی سه‌گانه کینگ ساده نیست. شاید بتوان با تسامح آن را در دسته رسوایی‌های قدرت قرار داد. این دشواری در دسته‌بندی سیسمونی-گیت، ریشه در آن دارد که در تحلیل مساله رسوایی، باید به تفاوت‌های فرهنگی در قراردادهای رفتاری، تفاوت نظام‌های سیاسی و منافع رسانه‌ای نیز توجه نمود. از این منظر، اصولا" اگر ماجرای پایه‌ای سیسمونی-گیت در دیگر کشورها و حتی درباره بیشتر سیاستمداران کشور با گرایش سیاسی متفاوت رخ می‌داد به احتمال به عنوان رسوایی، دستمایه و سوژه افشاگری رسانه‌ای قرار نمی‌گرفت. ساختار اصلی این ماجرا، ریا و دورویی فاحشی بود که با خشم افکار عمومی موجب شد از آن به رسوایی یاد شود.سیاستمدار و جناح سیاسی هدف: بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 19:29

ایرانیان و دگرگونی شناخت دینی دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروزسالها پیش در جستجوی کانال‌های ماهواره‌ای به چندین کانال برخورد کردم که تماشای آنها موجب نگرانی مادرم بود. این کانال‌ها ادیان دیگری را تبلیغ می‌کردند و یا قرائت رایج دینی ما را به چالش می‌کشیدند. اما این کانال‌ها با تداوم نگرانی‌های مادرم درباره احتمال گمراهی من، توسط برادرم حذف شد!؟به احتمال زیاد نگرانی‌هایی از این جنس، موجب شده بود در دهه 60 ، جامعه ایران فقط به منابع خاصی از شناخت دینی دسترسی داشته باشد. منابعی که آنها را می‌توان منابع شناخت مومنانه نامید که بر اساس اعتقاد شما به یک دین، دروازه‌هایی از معارف و شناخت را به روی شما باز می‌کند. در دهه 60 ، دسترسی به منابع دیگر و یا مغایر با روایت رسمی، بسیار دشوار و برخی نیز در بازار قاچاق کتاب‌های ممنوعه امکانپذیر بود؛ هر چند ترس احتمالی از مجازات و طرد اجتماعی به واسطه مراجعه به این نوع منابع، مانع مهمی برای این دست کنجکاوی‌ها تلقی می‌شد. اما در دهه 70 با افزایش جریان اطلاعات به ویژه افزایش انتشار کتب، جراید و روزنامه ها، و ظهور شبکه‌های ماهواره‌ای، منابعی غیر از منابع شناخت مومنانه در دسترس بسیاری از اقشار مردم ایران قرار گرفت. این منابع یا شناخت دینی را از منظر ادیان یا مذاهب دیگر مطرح می‌کردند و یا با روش علمی بی‌طرفانه و به دور از دلبستگی دینی، ساختار ادیان و نقش اجتماعی-سیاسی آنها را تحلیل می‌کردند. برخی شبکه‌های ماهواره‌ای، ادیان یا مذاهب دیگر اسلامی را تبلیغ می‌کردند و با مبانی فکری و عقیدتی خود، باورهای مورد حمایت حاکمیت رسمی کشور را به چالش می‌کشیدند.منابع شناخت علمی مبتنی بر برخی پژوهش های تاریخی، جامعه شناختی، فلسفی، و... است که پدید‌ بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 19:29

ایرانیان و استعاره‌بازی مجازیدکتر میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروز- 10 اسفند 1402چندی پیش تکه‌هایی از سخنان فردی که به عنوان کارشناس ورزشی در تلویزیون حضور یافته بود دستمایه طنزپردازی کاربران فضای مجازی قرار گرفت. این فرد با تکه کلام «جدی می فرمایید!» مشهور شد وکاربران فضای مجازی با عاریت گرفتن از تکه‌های گزینش شده سخنانش، و به کار بستن آنها در موقعیتی‌هایی دیگر، محتواهای خلاقانه‌ای تولید کردند. این کار تولید محتوا در فضای مجازی را که درباره موضوعات دیگر نیز انجام می‌گیرد «استعاره‌بازی مجازی» می‌توان نامید.از دیدگاه نویسنده «استعاره‌بازی»، هنری عامه پسند و خلاقانه است که پیش از این در طراحی برخی کاریکاتورها از آن استفاده شده است؛ با این تفاوت که «استعاره‌بازی مجازی» بر خلاف کاریکاتور، هنری سیال است و این سیالیت بیشتر به علت ناشناخته ماندن تولید کننده‌های محتواهای مربوطه و در مواردی بی معنابودن مالکیت معنوی خالق آن است. «استعاره‌بازی مجازی»، به عنوان هنری رسانه‌ای و طنازانه، با خلقیات و عناصر فرهنگی ما ایرانیان سازگار است. برخی از محتواهای تولید شده با استعاره‌بازی به شابلونی تبدیل می‌شود که بسیاری از تولید کننده‌های محتوا از آن تقلید می‌کنند. دایره برخی استعاره‌بازی‌ها از مرزهای جغرافیایی ملی فراتر می‌رود و جنبه فراملی پیدا می‌کند. آهنگ «عباس بوقی» نمونه عینی این استعاره‌بازی فراملی بود که با عاریت‌گیری صدای آهنگ، و الحاق آن به تصویر رقص در مناطق مختلف ایران و جهان، محتواهای جدیدی خلق شد. با وجود این، بیشتر محتواهای تولید شده با استعاره‌بازی در فضای مجازی ایرانیان، قابل ترجمه به زبان‌های دیگر نیست و ترجمه، لطایف و طنازی‌های مستتر در آنها را منعکس نمی‌کند.از نظر شکل‌ب بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 14 فروردين 1403 ساعت: 9:48